سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت حبیب بن مظاهر

شاعر : محمدحسین ملکیان
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل

از جنس حیدر است رجزها که از بر است            با یا عـلی همیشه دهـانش معـطر است

در وصف او کـتاب فـراوان نـوشـته‌اند            دیگر نوشته‌اند که این مرد، دیگر است


در آسـیاب کـوفه نکـرده‌ست مو سـفـید            او پـیـر پـای مـنـبـر اولاد حـیـدر است

بر دست اگر که نیـزه بگـیرند، سربلند            در دست اگر که تیغ بگیرند، او سر است

با سنگ و تیر و نیزه و شمـشـیر آمدند            حق داشـتـند، جبهـه‌شان نابـرابر است!

تـیغ از غـلاف خـویش اگر در بـیاورد            تنها خودش به منـزلۀ چند لشکـر است

با تیغ در غلاف، به میدان قـدم گذاشت            گفت آن‌که پای پس کشد از مرد کمتر است

حـاشـا نـفـس نـفـس بـزند پیـر کارزار!            این‌ها نفس نفس که نه، ذکر مکرر است

وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست            دیـدنـد شـیر معـرکه دیگر کـبوتر است

وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست            معلوم بود فکر لب خشک اصغر است

وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست             پیچید بوی سیب... وَ این بیت آخر است

نقد و بررسی